۱- نمودار گانت (Gantt chart)

نمودارهای گانت یک روش مرسوم برای نمایش زمان‌بندی پروژه هستند. بهترین ابزارها برای نمایش آنها نرم‌افزارهای مدیریت پروژه مانند MSP است. در این نرم‌افزارها شما یک لیست از فعالیت‌ها را در سمت چپ و نمودار میله‌ای افقی  آنها را در سمت راست می‌بینید.

نمودار میله‌ای به شما نشان می‌دهد که هر فعالیتی چه مدت طول می کشد و تاریخ شروع و پایان آنها را می‌توانید در بالای نمودار ‌بینید. همچنین می‌توانید اطلاعاتی دیگری مانند وابستگی فعالیت‌ها و اینکه هر فعالیتی توسط چه کسی انجام می‌شود، هم به نمودار گانت اضافه کنید. پرکاربردترین نمای نرم‌افزار MSP نمای گانت چارت است. برای سفارشی‌سازی این نما می‌توانید آموزش زیر را مطالعه کنید:

  • سفارشی‌سازی نمای گانت در نرم‌افزار MSP

مدیر پروژه موفق۲- مایلستون (Milestone)

مایلستون‌ها فعالیت‌هایی با زمان صفر هستند و برای نشان دادن شروع و پایان پروژه، شروع و پایان فاز‌های اصلی و نقاط کلیدی پروژه مثل تاریخ عقد یک قرارداد مهم در طول پروژه، تاریخ خرید یک نوع کالای مهم، تاریخ اتمام یک کار مهم، تاریخ رسیدن به درصد پیشرفت مشخص در طول پروژه و… که دارای اهمیت خاصی هستند، استفاده می‌شوند. مایلستون‌ها در برنامه زمانبندی پروژه به صورت یک نقطه نمایش داده می‌شوند و یک نمودار میله‌ای ندارند.

۳- خط مبنا (Baseline)

هر مدیر پروژه‌ای به دنبال جلوگیری از خطرات و لغزش دامنه پروژه است. پروژه‌ها ممکن است هفته‌ها، ماه‌ها و حتی سال‌ها طول بکشند. مدیر پروژه موفق کسی است که پیشرفت واقعی پروژه را با آنچه برنامه‌ریزی کرده است، کنترل کند. سپس در جهت رفع نواقص و بهبود آنها تلاش کند تا پروژه همواره در مسیر برنامه‌ریزی شده پیش رود. بنابراین داشتن تصویر اولیه واضح از برنامه پروژه بسیار مهم است. خط مبنا یا Baseline می‌تواند در این زمینه به مدیر پروژه کمک کند.

خط مبنا یک نمونه اولیه از طرح کلی آنچه که می‌خواهید در یک بازه زمانی انجام دهید است. در واقع به این دلیل از مبناها در پروژه‌ها استفاده می کنیم، چون می‌توانیم به وسیله آن عملکرد خود را ببینیم. اینکه تا چه حد موفق به تحویل پروژه در بازه زمانی برنامه‌ریزی شده، شده‌ایم. می‌توانیم خط مبنا را برای برنامه‌های دیگری مانند بودجه‌بندی یا هر فعالیت دیگری که ممکن است تغییر کند انجام دهیم. خطوط مبنا خیلی مفید هستند، مخصوصا در انتهای پروژه؛ زمانی که شما به عقب بر می‌گردید و می‌بینید این پروژه در طول زمان چقدر تغییر کرده است.

  • ایجاد خط مبنا در نرم‌افزار MSP

۴- ارتباط یا وابستگی‌ها (dependency)

بخشی از فرآیند زمان‌بندی پروژه، مشخص کردن ارتباط یا وابستگی بین فعالیت‌ها (Task Dependency) به منظور ترتیب درست انجام فعالیت‌ها است. شروع یا پایان بعضی فعالیت‌ها باعث شروع یا پایان فعالیت‌های دیگر می‌شوند. ارتباط فعالیت‌ها درباره اینکه کدام فعالیت اول انجام می‌شود نیست. در واقع درباره این است که کدام فعالیت بقیه فعالیت‌ها را کنترل می‌کند. در مدیریت پروژه به این روابط، وابستگی فعالیت‌ها هم می‌گویند.

در نرم‌افزارهای مدیریت پروژه خطوط بین فعالیت‌ها ارتباط بین آنها را نشان می‌دهد. به عنوان مثال، شما ابتدا باید دیوارهای یک خانه را بسازید، قبل اینکه آنها را رنگ بزنید. وابستگی‌ها برای اینکه فعالیت‌ها در توالی مناسبی قرار گیرند مفید هستند و نشان می‌دهد که چه اتفاقی باید بیفتد تا پروژه به روش صحیحی انجام شود. برای ایجاد ارتباط بین فعالیت‌های پروژه در نرم‌افزار MSP مقاله زیر را مطالعه کنید:

  • ایجاد ارتباط بین فعالیت‌های پروژه در MSP

۵- ریسک (Risk)

ریسک عبارتی ست که برای همه ما آشنا است. ما اصطلاح ریسک را هم برای زندگی شخصی و هم برای مدیریت پروژه استفاده می‌کنیم و هر دو یکی هستند. ریسک در پروژه به صورت مشخص موضوعی است که می‌تواند روی پروژه اثر بگذارد، اما هنوز اتفاق نیفتاده است و این تعریف خیلی مهم است. ریسک‌ها را معمولا در سامانه پروژه ثبت می‌کنیم. ریسک می‌تواند مثبت یا منفی باشد، هرچند اکثر مدیران پروژه تلاش می کنند تا تاثیر منفی ریسک را روی پروژه کم کنند و مانع از این شوند که پروژه در مسیر اشتباه قرار گیرد.

۶- بحران (Crisis)

بحران‌ها مشابه ریسک هستند و می‌توانند روی خروجی پروژه به صورت مثبت یا منفی تاثیر بگذارند. تفاوت آن با ریسک این است که بحران اتفاق افتاده است. بعضی از ریسک‌ها احتمال دارد که به شکل بحران به وقوع بپیوندد. مدیریت بحران و جلوگیری از وقوع آن یکی از وظایف مهم مدیر پروژه است. برای رسم شبکه زمان‌بندی پروژه و شناسایی مسیر بحرانی در نرم‌افزار MSP می‌توانید آموزش زیر را مطالعه کنید:

شناسایی مسیر بحرانی در MSP

۷- طرح یا برنامه (Plan)

یک برنامه، گروهی از پروژه‌هاست که همه آنها در حال انجام یک فعالیت مشترک هستند. هر پروژه‌ای به تحویل سریع‌تر برنامه کمک می‌کند و هر کدام آنها در حال انجام فعالیت روی موضوعی خاص برای سازمان هستند. برنامه‌ها اغلب منابع اشتراکی دارند به این صورت که اگر پروژه شما بخشی از یک برنامه است، حتما باید با مدیران پروژه دیگر برای استفاده از بهینه از اشخاص و تجهیزات همکاری کنید.

ساختار شکست کار (WBS) یا Work Breakdown Structure اولین قدم برای ایجاد پروژه با کیفیت استاندارد است و تیم پروژه را در مسیر موفقیت قرار می‌دهد. شروع یک پروژه بدون داشتن ساختار شکست کار، مانند رفتن به سرزمینی غریب بدون نقشه راه است! برای یادگیری بیشتر در این زمینه می‌توانید آموزش کامل زیر را مطالعه کنید:

  • ایجاد ساختار شکست کار (WBS) در MSP

۸- داشبورد (Dashboard)

داشبوردها یکی ابزارهای گزارش‌دهی هستند که به مدیران در تصمیم گیری کمک می‌کنند. داشبوردها بخشی از نرم‌افزارهای مدیریت پروژه را تشکیل می‌دهند و برای نمایش شاخص‌های کلیدی مانند پیشرفت کلی پروژه، بودجه صرف شده، نمایش بحران‌ها و ریسک‌ها، مایلستون‌ها، منابع تخصیص داده شده و … استفاده می‌شوند.

داشبوردها به صورت خیلی دقیقی قابل تنظیم هستند و به عنوان یک مدیر پروژه می‌توانید معیارهایی را که برای تیم کاری یا ذینفعان پروژه حائز اهمیت است، در آنها بگنجانید. برای یادگیری بیشتر و طراحی پیشرفته داشبوردهای مدیریتی به کمک نرم‌افزار اکسل می‌توانید مقاله زیر را مطالعه کنید:

  • چگونه در اکسل داشبورد مدیریتی طراحی کنیم؟

داشبورد ابزار مهم مدیر پروژه۹- تغییر (Change)

تعییرات معمولا در پروژه همیشه اتفاق می‌افتد و معمولا اصطلاح تغییر به صورت مشخص به موضوعی اطلاق می‌شود که متفاوت از حوزه اصلی و مواردی که روی آن توافق انجام شده است، باشد. به عنوان مثال، تغییر می‌تواند در مهلت مقرر پروژه، یا اضافه کردن ویژگی‌های بیشتر به پروژه باشد.

تغییرات می‌تواند در تمام مدت در پروژه اتفاق بیفتد. بهتر است مدیر پروژه قبل از مواجه آنها را در نظر بگیرد، زیرا در این صورت زمان کافی برای تنظیم موارد جدید را دارد و می‌تواند آنها را برای برنامه‌ریزی دوباره در نظر بگیرد.

مدیریت تغییرات پروژه۱۰- منابع (Resource)

یکی از فازهای مهم در بحث برنامه‌ریزی و کنترل پروژه، تعریف و مدیریت منابع (Resource Management) است. برای انجام وظایف مربوط به پروژه، منابع موردنیاز هستند. به تمامی امکانات موردنیاز برای انجام و تکمیل یک فعالیت اعم از نیروی انسانی، تجهیزات و مواد، منبع می‌گویند. به عنوان یک مدیر پروژه، یکی از مهمترین وظایف شما نظارت بر تکالیف مربوط به هر یک از منابع است تا بتوانید به طور موثری بین آنها تعادل برقرار کنید. زمان‌بندی بهینه منابع، کلید مدیریت موفق پروژه است.

برنامه زمان‌بندی پروژه تا وقتی که منابع را به فعالیت‌ها تخصیص ندهیم، واضح نیست. تعداد منابعی که تخصیص می‌دهیم، برنامه زمان‌بندی آنها و قابلیت دسترسی، روی مدتی که فعالیت‌ها طول می‌کشند، تاثیر می‌گذارد. بنابراین بعد از تعریف منابع، مرحلۀ بعدی تخصیص منابع به فعالیت‌های پروژه است. تخصیص منابع (Resource Assignment) به این معنی است که مشخص کنیم برای فعالیت‌های پروژه به چه منابعی نیاز داریم.

بعد از تعریف منابع و تخصیص آنها به فعالیت‌های پروژه، نوبت تسطیح منابع (Leveling Resource) است. تسطیح منابع به منظور رفع تداخل منابع صورت می‌گیرد. تداخل منابع زمانی به وجود می‌آید که به یک منبع بیشتر از کاری که می‌تواند انجام دهد، کار تخصیص داده شود. به مجموعه عملیاتی که برای رفع تداخل منبع انجام می‌شود، تسطیح منبع می‌گویند.

اصطلاحات مربوط به نسخه های ارسالی مدارک مهندسی:

زمانی که  نقشه یا مدارک مهندسی توسط مهندس طراح، تهیه میشود و نخستین بار به منظور بررسی به کارفرما یا مشاور صادر می شود First Issue  نامیده می شود.

IFC) Issue For Comment) :ارسال مدارک مهندسی به منظور بررسی و اعلام نظر

Comment:موارد و نکاتی که پس از بررسی مدرک به منظور اصلاح آن به شرکت طراح اعلام می گردد

IFA) Issue For Approval): ارسال مدارک مهندسی به منظور تائید

 AFC) Approved For Construction):ارسال مدارک مهندسی جهت اجرا یا ساخت

IFI) Issue For Information) : ارسال مدارک مهندسی جهت اطلاع(مدارکی که نیازی به بررسی ندارند)

مدارک مهندسی با توجه به ماهیت خود کلاس بندی می شوند به عنوان مثال دسته ای از مدارک مهندسی دارای کلاس A  می باشند که دارای فقط دو مرحله IFC و AFC می باشند و یا دسته دیگر دارای کلاس B می باشند که دارای هر سه مرحله IFC،IFA و IFC می باشند و یا دسته دیگر که دارای کلاس C می باشند که فقط دارای مرحله IFI  می باشند.

اصطلاحات مربوط  به وضعیت پاسخ به مدارک مهندسی:

Approved : مدرک به طور کامل بررسی شده و مورد تائید قرار گرفته است.

Commented :مدرک به طور کامل بررسی شده و می بایست با توجه به موارد درخواستی کارفرما ،مدرک اصلاح و جهت بررسی، مجدد ارسال گردد.

Approved As Noted : مدرک به طور کامل بررسی شده و به شرط اعمال نکات درخواستی کارفرما مورد تائید قرار میگیرد(تائیدمشروط)

Reject : به دلیل ایرادات فنی عمده، مدرک به طور کامل بررسی نشده و عودت داده میشود.                                                 
PMS مربوط به مدارک مهندسی با توجه به مراحلی که به آن اشاره شده است تعریف می شوند و معیار درصد پیشرفت قرار می گیرند برای درک بهتر موضوع به مثال زیر توجه فرمایید:

Acceptance Criteria
معیارھای پذیرش:
مجموعه شرایط الزامی که پیش از پذیرفتن اقلام قابل تحویل،
میبایست تحقق یابد.
Activity
فعالیت :
جزء مستقل و برنامهریزی شده کارھای انجام شونده در طول دوره پروژه.
Actual Cost
ھزینه واقعی ) : (AC
ھزینه واقعی مترتب بر اجرای فعالیت در یک دوره زمانی معین.
Analogous Estimating
برآورد مقایسهای:
تکنیکی برای برآورد و تخمین طول زمان یا ھزینه یک فعالیت یا یک پروژه
با استفاده از )سوابق( دادهھای حاصل از فعالیت یا پروژهھای مشابه گذشته.
Apportioned Effort
کار اختصاصداده شده :
فعالیتی که برای اجرای خالص و مجزای یک کار مستقل اختصاص
دارد و قابل تجزیه به فعالیت یا کار ھای دیگر نباشد. )
توجه: کار اختصاص دادهشده، یکی از
سه نوع فعالیت مدیریت ارزش کسب شده
) (EVMاست که برای سنجش کارایی ) work
(performanceاستفاده میشود.(
Assumption
فرض :
عاملی درست، واقعی یا محقق است که در فرآیند برنامهریزی بدون دلیل و استدلال
درنظرگرفته میشود.
Backward Pass
گذر روبهعقب :
یک تکنیک در روش مسیر بحرانی ) (CPMبرای محاسبه موعد دیرترین شروع
یا دیرترین پایان از طریق حرکت به سوی عقب در مدل زمانبندی از انتھای پروژه.
Baseline
برنامه مبنا :
نسخه تایید شده حاصل کار که صرفا از طریق رویهھای کنترل تغییرات قابل
تغییر بوده و بعنوان مبنایی برای مقایسه بکارمیرود.
Bottom-up Estimating
برآورد پایین به بالا :
تکنیکی برای برآورد و تخمین طول زمان یا ھزینه یک پروژه با استفاده از
تجمیع تخمینھای اجزای سطوح پایینتر در ساختار شکست کار ).(WBS
Budget at Completion
بودجه تکمیل ): (BAC
جمع کل بودجه درنظرگرته شده برای انجام کار.
Change Control
کنترل تغییر :
فرآیندیست که از طریق آن اصلاح مستندات، تحویلدادنیھا یا برنامهھای
مبنای مرتبط با پروژه، شناسایی، مستند، تایید یا رد میشود.
Change Control Board
نکاتی از مدیریت پروژه www.PMnotes.irص ف ح ه | 4
ھیات/کمیته کنترل تغییر ) : (CCBگروھی رسمی و صاحب اختیار که مسولیت بازنگری،
ارزیابی، تایید، تعویق یا رد تغییرات پروژه و ھمچنین بایگانی و ارتباطات مرتبط را دارند.
Change Control System
سیستم/سامانه کنترل تغییر :
مجموعهای از رویهھا که چگونگی راھبری و کنترل اصلاح
تحویلدادنیھای پروژه و مستندسازی مرتبط را تشریح میکند.
Change Request
درخواست تغییر :
پیشنھاد رسمی اصلاح مستند، تحویل دادنی یا برنامه مبنا.
Code of Accounts
کد]گذاری[ حسابھا :
سیستم شمارهگزاری یکتا مورد استفاده در شناسایی ھریک از
اجزای ساختار شکست کار ).(WBS
Communication Management Plan
برنامه مدیریت ارتباطات :
یکی از اجزای برنامه مدیریت پروژه، طرح یا پورتفولیو ) (PMPکه
تشریح میکند اطلاعات، چگونه، چه ھنگام و توسط چه کسی منتشر و راھبری میشود.
Constraint
قید/حد :
یک عامل محدودکننده که بر اجرای پروژه، طرح، پورتفولیو یا فرآیند تاثیرگذار است.
Control Account
شماره کنترل :
نقطه کنترل مدیریتی که در آن گستره، بودجه، ھزینه واقعی و زمانبندی
یکپارچه شده و جھت سنجش عملکرد با ارزش کسبشده مقایسه میشود.
Corrective Action
عمل اصلاحی :
فعالیتی ارادی/تعمدی برای تعدیل/اصلاح کارایی کاری از پروژه مطابق
برنامه مدیریت پروژه.
Cost Management Plan
برنامه مدیریت ھزینه :
یکی از اجزای برنامه مدیریت پروژه، طرح یا پورتفولیو ) (PMPکه
چگونگی برنامهریزی، ساختاربندی و کنترل ھزینه را تشریح میکند.
Cost Performance Index
شاخص عملکرد ھزینه ) : (CPI
مقیاسی از کارایی ھزینهای منابع بودجهریزی شده که
بصورت نسبت ارزش کسب شده ) (EVبه ھزینه واقعی ) (ACبیان میشود.
Cost Variance
انحراف ھزینه ) : (CV
مقدار کمبود یا اضافه بودجه در یک نقطه زمانی خاص که از تفریق
ارزش کسب شده ) (EVو ھزینه واقعی ) (ACاست.
Crashing
خردکردن:
تکنیکی برای کوتاه کردن طول مدت زمانبندی برای رسیدن به حداقل ھزینه با
استفاده از افزودن منابع.

نکاتی از مدیریت پروژه www.PMnotes.irص ف ح ه | 5
Critical Chain Method
روش زنجیره بحرانی ) : (CCM
روشی برای زمانبندی است که به تیم پروژه اجازه میدھد
اندوختهھا/بافرھایی در مسیر زمانبندی پروژه برای بشمار آوردن منابع محدود و عدم
قطعیتھای پروژه قراردھند.
Critical Path
مسیر بحرانی :
سلسله فعالیتھای تشکیلدھنده بلندترین مسیر درطول پروژه که نشانگر
حداقل مدت ممکن پروژه است.
Critical Path Activity
فعالیت مسیر بحرانی :
ھرکدام از فعالیتھای روی مسیر بحرانی زمانبندی پروژه.
Critical Path Method
روش مسیر بحرانی ) : (CPM
روشی برای تخمین حداقل طول زمان پروژه و تعیین مقدار
انعطافپذیری برنامه در مسیرھای مختلف شبکه منطقی ) (Logical networkمدل زمانبندی.
Data Date
موعد گزارش/دیتادیت :
نقطه زمانی که در آن وضعیت پروژه ثبت میگردد.
Decision Tree Analysis
آنالیز درخت تصمیم :
تکنیک نموداری و محاسباتی ارزیابی تلویحی یک زنجیره مشتمل بر
گزینهھای چندگانه محتمل.
Decomposition
تجزیه :
تکنیکی برای تقسیم کردن گستره و اقلام قابل تحویل پروژه به اجزای کوچکتر یا
بخشھای قابل مدیریت.
Defect Repair
درستکردن نقیصه :
فعالیتی ارادی/تعمدی برای اصلاح عدم تطابق محصول یا بخشی از
محصول.
Deliverable
]قلم[ قابل تحویل :
ھر محصول، نتیجه یا قابلیت قابل تصدیق برای انجام یک خدمت که نیاز
است تولید شود تا یک فرآیند، فاز یا پروژهای کامل گردد.
Discrete Effort
کار مستقل/مجزا :
فعالیتی که میتوان مستقلا آنرا برنامهریزی و انزهگیری کرد و خروجی
مشخصی را به بار میآورد. )
توجه: کار مستقل، یکی از سه نوع فعالیت مدیریت ارزش
کسب شده
) (EVMاست که برای سنجش کارایی ) (work performanceاستفاده
میشود.(
Early Finish Date
موعد زودترین پایان ) : (EF
در روش مسیر بحرانی، زودترین زمان ممکنی که بخشھای
ناتمامی از زمانبندی میتواند براساس منطق شبکهای زمانبندی، موعد دیتادیت/گزارش
) (Data dateو قیود برنامه پایان پذیرد.

نکاتی از مدیریت پروژه www.PMnotes.irص ف ح ه | 6
Early Start Date
موعد زودترین شروع ) : (ES
در روش مسیر بحرانی، زودترین زمان ممکنی که بخشھای
ناتمامی از زمانبندی میتواند براساس منطق شبکهای زمانبندی، موعد دیتادیت/گزارش
) (Data dateو قیود برنامه شروع گردد.
Earned Value
ارزش کسب شده ) : (EV
میزان کار انجام گرفته که در شکل مقدار بودجه دراختیار برای
کار عنوان میشود.
Earned Value Management
مدیریت ارشد کسب شده ) : (EVM
روشی که گستره، زمانبندی و منابع را برای ارزیابی
عملکرد و پیشرفت پروژه ترکیب میکند.
Effort
تلاش :
تعداد واحدھای کاری که برای تکمیل یک فعالیت زمانبندی شده یا اجزای ساختار
شکست کار ) (WBSمورد نیاز است و معمولا بصورت ساعت، روز یا ھفته بیان میشود.
Enterprise Environmental Factors
عوامل محیطی بنگاه ) : (EEF
شرایطی نه لزوما تحت کنترل تیم که تاثیرگذار، محدودکننده
یا جھت دھنده به پروژه، طرح یا پورتفولیو است.
Estimate at Completion
برآورد/تخمین ]در زمان[ تکمیل ) : (EAC
ھزینه کل قابل انتظار برای تکمیل ھمه کارھا که
بصورت جمعی از ھزینه واقعی تاکنون و برآورد ھزینه تکمیل بیان میشود.
Estimate to Complete
برآورد/تخمین ]تا زمان[ تکمیل ) : (ETC
ھزینه قابل انتظار برای تکمیل ھمه کارھای
باقیمانده پروژه.
Fast Tracking
پیگیری سریع :
تکنیک فشردهسازی زمانبندی بدینصورت که فعالیتھا یا فازھا، که بطور موازی
و در تسلسل معمول انجام میشوند، با حداقل زمان ممکن اجرا شوند.
Finish-to-Finish
]ارتباط[ پایان به پایان ) : (FF
ارتباط منطقی مابین فعالیتھا بطوریکه یک فعالیت
پسین/متاخر نتواند پایان یابد پیش از آنکه فعالیت پیشین/پیش نیاز پایان یافتهباشد.
Finish-to-Start
]ارتباط[ پایان به آغاز ) : (FS
ارتباط منطقی مابین فعالیتھا بطوریکه یک فعالیت
پسین/متاخر نتواند شروع شود پیش از آنکه فعالیت پیشین/پیش نیاز پایان یافتهباشد.
Forward Pass
گذر روبهجلو :
یک تکنیک در روش مسیر بحرانی ) (CPMبرای محاسبه موعد زودترین شروع
یا زودترین پایان از طریق حرکت به سوی جلو در مدل زمانبندی از ابتدای پروژه یا ھرلحظهای
در زمان.

نکاتی از مدیریت پروژه www.PMnotes.irص ف ح ه | 7
Free Float
شناوری آزاد :
مقدار زمانی که یک فعالیت میتواند تاخیر داشته باشد، بی آنکه موعد
زودترین شروع ھیچ فعالیت پسینی تاخیر نخورد یا قیود زمانبندی خدشهدار نشود.
Gantt chart
گانت چارت :
نمودار میلهای اطلاعات زمانبندی که لیست فعالیتھا در محور عمودی قرار دارد،
تاریخ/تقویم در محور افقی و طول مدت فعالیتھا بصورت میله افقی براساس ]فاصله[ آغاز تا
پایان ھرفعالیت نشان دادهشده است.
Human Resource Plan
برنامه منابع انسانی :
یکی از اجزای برنامه مدیریت پروژه یا طرح ) (PMPکه چگونگی
ساختاردھی و آدرسدھی نقشھا و مسوولیتھا، ارتباطات گزارشدھی و مدیریت کارکنان را
تشریح میکند.
Lag
تأخر/پسافتادگی/دیرش :
مقدار زمانی که باتوجه به فعالیت پیشین، نیاز است تا یک
فعالیت پسین/متاخر به تاخیر بیفتد.
Late Finish Date
موعد دیرترین پایان ) : (LF
در روش مسیر بحرانی، دیرترین زمان ممکنی که بخشھای
ناتمامی از زمانبندی میتواند براساس منطق شبکهای زمانبندی، موعد تکمیل پروژه و قیود
زمانبندی پایان پذیرد.
Late Start Date
موعد دیرترین شروع ) : (LS
در روش مسیر بحرانی، زودترین زمان ممکنی که بخشھای
ناتمامی از زمانبندی میتواند براساس منطق شبکهای زمانبندی، موعد تکمیل پروژه و قیود
برنامه شروع گردد.
Lead
تقدم/پیشافتادگی :
مقدار زمانی که باتوجه به فعالیت پیشین یک فعالیت پسین/متاخر
میتواند تسریع گردد.
Lessons Learned
درسآموختهھا :
دانشی که در حین پروژه بدست میآید که نشانگر آنست که اتفاقات
پروژه چگونه راھبری شده یا در آینده باید شود؛ به ھدف افزایش کارایی آینده.
Level of Effort
سطح کار ) : (LOE
فعالیتیست که مستقیما به محصول نھایی ختم نمیشود و با بازهای از
زمان سنجیده میشود.)
توجه: سطح کار، یکی از سه نوع فعالیت مدیریت ارزش کسب شده
) (EVMاست که برای سنجش کارایی ) (work performanceاستفاده میشود(.
Logical Relationship
ارتباط منطقی :
وابستگی مابین دو فعالیت یا مابین یک فعالیت و یک موعد مھم
.(Milestone)

نکاتی از مدیریت پروژه www.PMnotes.irص ف ح ه | 8
Milestone
موعد مھم/مایلستون :
نقطه یا رویداد مھمی در پروژه، طرح یا پورتفولیو.
Most Likely Duration
محتملترین مدت :
برآوردی از محتملترین طول مدت فعالیت که تمامی متغیرھای
شناختهشده موثر در عملکرد را درنظر داشتهباشد.
Opportunity
فرصت :
ریسکی که اثری مثبت بر یک یا بیشتر از اھداف پروژه دارد.
Optimistic Duration
مدت خوشبینانه :
برآوردی از کوتاهترین طول مدت فعالیت با درنظرگیری تمامی متغیرھای
موثر در عملکرد.
Organizational Breakdown Structure
ساختار شکست سازمانی ) : (OBS
بیان سلسله مراتبی سازمان پروژه، که روابط میان
فعالیتھای پروژه و واحدھای سازمانی انجامدھنده آن فعالیتھا را نشان میدھد.
Organizational Process Assets
سرمایهھای فرآیندی سازمانی ) : (OPA
برنامهھا، فرآیندھا، سیاستھا، رویهھا و قواعد
دانشی معین شده یا مورد استفاده بوسیله سازمان مجری.
Organizational Project Management Maturity
بلوغ مدیریت پروژه سازمانی :
سطحی از توانمندی سازمانی در ارایه خروجیھای مطلوب
استراتژیک در یک وضع قابل پیش بینی، قابل کنترل و قابل اعتماد.
Parametric Estimating
تخمین پارامتری :
تکنیکی برای برآورد که با استفاده از آلگوریتمی ھزینه یا مدت زمان برپایه
دادهھای گذشته و پارامترھای پروژه محاسبه میگردد.
Path Convergence
ھمگرایی مسیر :
عنوان ارتباطی است که در آن یک فعالیت زمانبندی بیش از یک پیش نیاز
دارد.
Path Divergence
واگرایی مسیر :
عنوان ارتباطی است که در آن یک فعالیت زمانبندی بیش از یک فعالیت
متاخر دارد.
Percent Complete
درصد تکمیل :
تخمین درصدی از مقدار کار انجام شده یک فعالیت یا جزیی از ساختار
شکست کار.
Performing Organization
سازمان مجری :
به بنگاھی اطلاق میگردد که کارکنانش بیشترین درگیری مستقیم در کار
پروژه یا طرح دارند.

نکاتی از مدیریت پروژه www.PMnotes.irص ف ح ه | 9
Pessimistic Duration
مدت بدبینانه :
برآوردی از بلندترین طول مدت فعالیت، بادرنظرگیری تمامی متغیرھای موثر در
عملکرد.
Phase Gate
دروازه فاز :
بازنگری در پایان یک فاز برای تصمیمگیری در رفتن به فاز بعدی، ادامه دان به
ھمراه تغییرات/اصلاحات یا خاتمه دادن پروژه یا طرح.
Planned Value
ارزش برنامهای ) : (PV
بودجه تحت اختیار که به کارھای برنامهریزی شده اختصاص یافته
است.
Portfolio
پورتفولیو/سبد پروژه :
پروژهھا، طرحھا، زیر سبدھا و عملیاتی که برای رسیدن به اھداف
استراتژیک بصورت یک گروه مدیریت میشود.
Portfolio Balancing
موازنه سبد پروژه :
فرایند بھینهسازی ترکیبی از اجزای سبد پروژه برای رسیدن به اھداف
استراتژیک بیشتری از سازمان.
Portfolio Management
مدیریت سبد پروژه :
مدیریت متمرکز یک یا بیشتر سبد پروژه برای دستیابی به اھداف
استراتژیک.
Precedence Diagramming Method
روش دیاگرام پیش نیازی ) : (PDM
تکنیکی مورد استفاده در ساختن برنامه زمانبندی که
در آن گرهھا نشانگر فعالیتھا بوده که توالی آنھا ھمانطور که در اجرای کارھا وجود دارد ازطریق
یک یا چند پیوند بصورت گرافیکی بھم ارتباط داده شده اند.
Predecessor Activity
فعالیت پیش نیاز :
فعالیتی در برنامه زمانبندی که منطقا پیش از یک فعالیت وابسته
میآید.
Preventive Action
اقدام پیشگیرانه :
فعالیتی ارادی که اطمینان از تطابق کارایی آینده کاری از پروژه با برنامه
مدیریت پروژه را تضمین کند.
Probability and Impact Matrix
ماتریس اثر و احتمال :
شبکهای حاصل از نگاشت احتمال وقوع ھر ریسک و اثر آن بر
اھداف پروژه درصورت وقوع.
Procurement Management Plan
برنامه مدیریت تدارکات :
یکی از اجزای برنامه مدیریت پروژه یا طرح ) (PMPکه چگونگی
تحصیل کالا و خدمات را توسط تیم پروژه از خارج از سازمان مجری پروژه تشریح میکند.

نکاتی از مدیریت پروژه www.PMnotes.irص ف ح ه | 10
Product Life Cycle
چرخه عمر محصول :
مجموعه مراحلی که نشانگر تکامل یک محصول از زمان ایده و مفھوم
اولیه تا ترتیه و تحویل، رشد، توسعه, بلوغ و نھایتا مرگ آن است.
Program
طرح :
گروھی از پروژهھا، زیر پروژهھا و کارھای طرح مرتبط/وابسته بھم که برای رسیدن به
منافعی مستقل از نتیجه ھرکدام، بطور ھماھنگ مدیریت میشود.
Program Management
مدیریت طرح :
بکارگیری دانش، مھارتھا، ابزارھا و تکنیکھا در یک طرح برای رسیدن به
الزامات طرح و دستیابی به منافع و نظارت آنچه به تنھایی ازطریق مدیریت مستقل پروژهھا در
دسترس نیست.
Program Management Office
دفتر مدیریت طرح ) : (PMO
یک ساختار مدیریتی که فرایندھای اداره و نظارت مرتبط با طرح
را استاندارد کرده و به اشتراک گذاری منابع، روشھا/متدولوژیھا، تکنیکھا و ابزارھا را امکانپذیر
میسازد.
Progressive Elaboration
وضوح تدریجی :
فرآیند مکرر افزایش سطح تفصیلی برنامه مدیریت پروژه حاصل از فراھم
شدن اطلاعات بیشتر و برآوردھای دقیقتر.
Project
پروژه :
تلاش موقتی برای ساختن یک محصول، خدمت یا نتیجه یکتا.
Project Calendar
تقویم پروژه :
تقویمی که روزھا و نوبتھای کاری در دسترس فعالیتھای برنامه زمانبندی را
مشخص میکند.
Project Charter
منشور پروژه :
مستندسیت که توسط آغازگر یا پشتیبان پروژه صادرشده و بطور رسمی
وجود پروژه را اعلام میکند و نیز اختیار بکارگیری منابع سازمانی در فعالیتھای پروژه را به مدیر
پروژه منتخب تفویض میکند.
Project Life Cycle
چرخه عمر پروژه :
مجموعه فازھای یک پروژه از آغاز تا خاتمه.
Project Management
مدیریت پروژه :
بکارگیری دانش، مھارتھا، ابزارھا و تکنیکھا در فعالیتھای پروژه برای دستیابی
به الزامات پروژه.
Project Management Office
دفتر مدیریت پروژه ) : (PMO
یک ساختار مدیریتی که فرایندھای اداره و نظارت مرتبط با
پروژه را استاندارد کرده و به اشتراک گذاری منابع، روشھا/متدولوژیھا، تکنیکھا و ابزارھا را
امکانپذیر میسازد.

نکاتی از مدیریت پروژه www.PMnotes.irص ف ح ه | 11
Project Management Plan
برنامه مدیریت پروژه ) : (PMP
مستندیست که چگونگی اجرا، نظارت و کنترل پروژه را
تشریح میکند.
Project Manager
مدیر پروژه :
شخصی که توسط سازمان مجری پروژه برای رھبری تیم پروژه و پاسخگو در
دستیابی به اھداف پروژه گماشته میشود.
Project Phase
فاز پروژه :
مجموعهای فعالیتھای پروژه که بطور منطقی باھم مرتبط بوده و نھایتا منجر به
تکمیل یک یا چند نتیجه تحویل دادنی میگردد.
Project Schedule
برنامه زمانبندی پروژه :
یک خروجی از مدل برنامهریزی که فعالیتھا را در پیوند با تاریخھا،
طول مدت، مایلستونھا و منابع برنامهای نشان میدھد.
Project Schedule Network Diagram
نمودار شبکهای زمانبندی پروژه :
نمایش گرافیکی ارتباطات منطقی فعالیتھای برنامه
زمانبندی پروژه.
Project Scope
گستره پروژه :
کار مقرر برای تحویل یک محصول، خدمت یا نتیجه در یک شکل و وظیفه
مشخص شده.
Project Scope Statement
بیانیه گستره پروژه :
شرحی شامل بیانی از محدوده پروژه، تحویل دادنیھای اصلی،
مفروضات و محدودیتھا.
Quality Management Plan
برنامه مدیریت کیفیت :
یکی از اجزای برنامه مدیریت پروژه یا طرح ) (PMPکه چگونگی
استقرار سیاستھای کیفی سازمان را تشریح میکند.
Requirement
نیازمندی/الزام :
شرط یا قابلیتی که نیاز است در محصول، خدمت یا نتیجه برای ایفاد
قرارداد یا ھر مشخصات رسمی تکلیف شده، ارایه گردد.
Requirements Management Plan
برنامه مدیریت الزامات :
یکی از اجزای برنامه مدیریت پروژه یا طرح ) (PMPکه چگونگی
تحلیل، مستندسازی و مدیریت الزامات را تشریح میکند.
Requirements Traceability Matrix
ماتریس ردیابی الزامات ) : (RTM
ماتریسی که الزامات محصول را به شکل پیوندی میان
منشاء آنھا به تحویلدادنھایشان نشان میدھد.
Resource Breakdown Structure
نکاتی از مدیریت پروژه www.PMnotes.irص ف ح ه | 12
ساختار شکست منابع ) : (RBSساختار سلسله مراتبی که نوع و گروه منابع را نشان
میدھد.
Resource Calendar
تقویم منابع :
تقویمی نشانگر روزھا و نوبتھای کاری که ھر منبع معین در دسترس است.
Resource Leveling
سطحبندی منابع :
تکنیکی که در آن تاریخھای شروع و پایان براساس محدودیتھای منابع و
به ھدف توازن میان تقاضا و در دسترس بودن منابع تنظیم میگردد.
Responsibility Assignment Matrix
ماتریس تخصیص مسوولیت ) : (RAM
شبکهای که منابع تخصیص یافته پروژه به ھر
بسته کاری را نشان میدھد.
Risk
ریسک :
واقعه یا شرایط محتملی که اگر رخ دھد اثری مثبت یا منفی بر یک یا چند ھدف
پروژه خواھد داشت.
Risk Acceptance
پذیرش ریسک :
یک استراتژی پاسخ ریسک که به موجب آن تیم پروژه تصمیم بر تایید
ریسک گرفته و ھیچ اقدامی مگر وقوع ریسک را درپیش نمیگیرد.
Risk Avoidance
اجتناب از ریسک :
یک استراتژی پاسخ ریسک که به موجب آن تیم پروژه سعی در محو
کردن ریسک یا حفاظت پروژه از اثرات آن میکند.
Risk Breakdown Structure
ساختار شکست ریسک ) : (RBS
سلسله مراتبی نمایشگر ریسکھا مطابق گروھبندی
آنھا.
Risk Category
گروه ریسک :
گروھی از علل بالقوه ریسکھا.
Risk Management Plan
برنامه مدیریت ریسک :
یکی از اجزای برنامه مدیریت پروژه، طرح یا سبد پروژه ) (PMPکه
چگونگی ساختاربندی و انجام کارھای مدیریت ریسک را تشریح میکند.
Risk Mitigation
کاھش ریسک :
یک استراتژی پاسخ ریسک که به موجب آن تیم پروژه سعی در کاستن
احتمال یا اثر یک ریسک دارد.
Risk Register
دفتر ثبت ریسک :
مستندی که نتایج تحلیل ریسکھا و برنامه ریزی پاسخھا در آن ثبت
میگردد.

نکاتی از مدیریت پروژه www.PMnotes.irص ف ح ه | 13
Risk Transference
انتقال ریسک :
یک استراتژی پاسخ ریسک که به موجب آن تیم پروژه اثر مخاطره را به
ھمراه مالکیت پاسخ، به شخص ثالت منتقل میکند.
Rolling Wave Planning
برنامهریزی موج قلطان :
تکنیک برنامهریزی تکرارشونده که در آن کارھایی که به زودی
انجام خواھندشد به تفصیل برنامهریزی شوند درحالیکه کارھای دورتر در سطحی کلانتر برنامه
ریزی میشوند.
Schedule Baseline
زمانبندی مبنا :
نسخه مورد پذیرشی از مدل زمانبندی که تنھا از طریق رویه رسمی کنترل
تغییرات امکان تغییر دراد و بعنوان مبنایی برای مقایسه نتایج واقعی بکار میرود.
Schedule Compression
فشردهسازی زمانبندی :
تکنیکی برای کوتاه کردن طول مدت زمانبندی بدون کاستن از
گستره پروژه.
Schedule Management Plan
برنامه مدیریت زمانبندی :
یکی از اجزای برنامه مدیریت پروژه یا طرح ) (PMPکه کارھای
ایجاد و توسعه، نظارت و کنترل پروژه یا طرح را بنیان مینھد.
Schedule Model
مدل زمانبندی :
بیانی از برنامه اجرایی کارھای پروژه، شامل مدت زمانھا، وابستگیھا و دیگر
اطلاعات برنامهریزی، مورد استفاده در ایجاد زمانبندی پروژه ھمراه با دیگر مصنوعات زمانبندی.
Schedule Model Analysis
تحلیل مدل زمانبندی :
فرآیند بررسی و تحلیل خروجی مدل زمانبندی به ھدف بھینهسازی
برنامه زمانبندی.
Schedule Performance Index
شاخص عملکرد زمانبندی ) : (SPI
مقیاسی از کارایی زمانبندی که بصورت نسبت ارزش
کسب شده ) (EVبه ارزش برنامهای ) (PVبیان میشود.
Schedule Variance
انحراف زمانبندی ) : (SV
مقیاسی از کارایی زمانبندی که بصورت اختلاف ارزش کسب شده
) (EVو ارزش برنامهای ) (PVبیان میشود.
Scope Baseline
برنامه مبنای گستره :
نسخه مورد پذیرشی شامل بیانیه گستره، ساختار شکست کار
) (WBSو لغتنامه ساختار شکست کار که تنھا از طریق رویه رسمی کنترل تغییرات امکان
تغییر دراد و بعنوان مبنایی برای مقایسه بکار میرود.
Scope Creep
خزش گستره :
افزایش مھارنشده گستره محصول یا پروژه بدون سازگاری و تعدی زمان،
ھزینه و منابع.

نکاتی از مدیریت پروژه www.PMnotes.irص ف ح ه | 14
Scope Management Plan
برنامه مدیریت گستره :
یکی از اجزای برنامه مدیریت پروژه یا طرح ) (PMPکه چگونگی
تعین، توسعه، نظارت و کنترل و تصدیق گستره را تشریح میکند.
S-Curve Analysis
تحلیل نمودار : S
تکنیکی در مدیریت ارزش کسبشده مورد استفاده در نمایش دادن روند
عملکرد با استفاده از نموداری که ھزینه تجمعی را در طول یک دوره زمانی معین نشان
میدھد.
Secondary Risk
ریسک ثانویه :
ریسک برخاسته از نتیجه مستقیم اجرای پاسخ ریسک دیگر.
Sponsor
پشتیبان :
شخص یا گروھی که منابع و کمک را برای پروژه، طرح یا سبد پروژهھا تامین کرده
و در قبال موفقیت آن پاسخگوست.
Staffing Management Plan
برنامه مدیریت کارکنان :
یکی از اجزای برنامه مدیریت منابع انسانی که زمان و چگونگی
بکارگیری اعضای تیم و مدت زمان نیاز به آنھا را تشریح میکند.
Stakeholder
ذینفع :
شخص، گروه یا سازمانی که ممکن است یا اینگونه احساس کند که بر تصمیم،
فعایت و یا یک خروجی پروژه، طرح یا سبد پروژه تاثیرگذار یا تاثیپذیر باشد.
Start-to-Finish
]ارتباط[ شروع به پایان ) : (SF
ارتباط منطقی مابین فعالیتھا بطوریکه یک فعالیت
پسین/متاخر نتواند پایان یابد پیش از آنکه فعالیت پیشین/پیش نیاز آغاز شدهباشد.
Start-to-Start
]ارتباط[ شروع به شروع ) : (SS
ارتباط منطقی مابین فعالیتھا بطوریکه یک فعالیت
پسین/متاخر نتواند شروع شود پیش از آنکه فعالیت پیشین/پیش نیاز شروع شدهباشد.
Successor Activity
فعالیت پسین/متاخر :
فعالیتی وابسته در زمانبندی که منطقا پس از یک فعالیت دیگر
میآید.
Summary Activity
فعالیت خلاصه :
گروھی از فعالیتھای مرتبط در زمانبندی که تجمیع شده و بصورت یک کار
واحد نمایش داده میشود.
Threat
تھدید :
ریسکی که اثری منفی بر یک یا بیشتر اھداف پروژه دارد.
Three-Point Estimate
نکاتی از مدیریت پروژه www.PMnotes.irص ف ح ه | 15
برآورد سه نقطهای : تکنیکی مورد استفاده در برآورد ھزینه یا زمان براساس میانگینی از
برآوردھای خوشبینانه، بدبینانه و محتمل، زمانیکه در برآورد یک فعالیت خاص عدم اطمینان
وجود دارد.
To-Complete Performance Index
شاخص عملکرد تا تکمیل ) : (TCPI
مقیاسی از عملکرد ھزینهای مورد نیاز برای دستیابی
به یک ھدف مدیریتی معین باتوجه به منابع باقیمانده؛ که بصورت نسبت ھزینه تکمیل به
بودجه باقیمانده بیان میشود.
Total Float
شناوری کل ) : (TF
مقدار زمانی که یک فعالیت برنامه میتواند از زمان زودترین شروع تاخیر
یا تمدید داشته باشد بیآنکه تاریخ پایان پروژه را به تاخیر بیندازد یا از حدود پروژه تخطی کند.
Trigger Condition
شرط محرک :
واقعه یا وضعیتی که نشانده قریب الوقوع بودن یک ریسک است.
Variance Analysis
تحلیل انحراف :
تکنیکی برای کشف دلیل و درجه اختلاف مابین برنامه مبنا و عملکرد
واقعی.
Variance at Completion
انحراف در انتھا/تکمیل :
پیشبینی مقدار مازاد یا کمبود بودجه؛ حاصل از تفریق مابین
بودجه تکمیل ) (BACو برآورد تکمیل ).(EAC
WBS Dictionary
لغتنامه ساختار شکست کار :
مستندیست که جزئیات اقلام تحویل دادنی، فعالیتھا و
اطلاعات برنامه زمانبندی ھرکدام از اجزای ساختار شکست کار را فراھم میکند.
What-If Scenario Analysis
تحلیل سناریوی چه-اگر :
فرآیند ارزیابی سناریوھا با ھدف پیشبینی اثر آنھا بر اھداف
پروژه.
Work Breakdown Structure
ساختار شکست کار ) : (WBS
شکست سلسلهوار کل گستره کاری که نیاز است تیم
پروژه برای تکمیل اھداف پروژه و آفریدن اقلام قابل تحویل به انجام برساند.
Work Package
بسته کاری ) : (WP
کار مشخص شده در پایین ترین سطح ساختار شکست کار بطوریکه
ھزینه و مدت زمان آن قابل تخمین و مدیریت باشد.
Workaround
کارساز :
پاسخ به تھدیدی که رخ داده درحالیکه پاسخ اولیهای برای آن برنامه ریزی نشده یا
اینکه پاسخ موثر نبوده است